Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-29@15:26:02 GMT

«هجیج»؛ پلکانی تا بهشت

تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۲۰۳۵۵

«هجیج»؛ پلکانی تا بهشت

به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، هجیج به معنای دره سرسبز و عمیق است نام روستایی از توابع بخش نوسود در شهرستان پاوه در استان کرمانشاه است با خانه‌های سنگی، مناظر سرسبز، چشمه‌های خروشان و مسیر پر پیچ‌وخم، که چشم هر بیننده‌ای را به خود معطوف می‌کند.

یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد روستای هجیج معماری آن است؛ به طوریکه همه خانه‌های این روستا از سنگ ساخته شده و حتی یک آجر در آنها به کار نرفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 نحوه معماری روستای هجیج به صورتی است که پشت بام هر منزل، حیاط منزل پشتی محسوب می‌شود که طبعاً محل بازی بچه‌ها و گاه اقامتگاهی برای اطراق گردشگران و برپا کردن چادرهایشان در دل طبیعت بکر و خیال انگیز روستا است.

علی‌اصغر مونسان در حساب کاربری خود در اینستاگرام نوشت: هجیج از زیباترین روستاهای ایران است که در ۳۶ کیلومتری شهرستان پاوه در استان کرمانشاه قرار دارد؛ این روستا در کنار آبشار بل مشرف بر سد داریان است و معماری پلکانی این روستا آنرا متفاوت و منحصر به فرد ساخته شده است.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی با بیان اینکه برای رسیدن از پاوه به هجیج باید از بیش سی پیچ‌وخم جاده‌ای از فراز دره‌ها عبور کرد، افزود: هجیج زمانی از لحاظ تولیدات و محصولات کشاورزی خودکفا بوده و دست‌بافته‌های سنتی مانند پارچه موسوم به مرض برای لباس کردی و پای‌افزار گیوه از مشهورترین صنایع‌دستی این روستا است.

هجیج به معنای دره سرسبز و عمیق است

به گزارش ایرنا، از روستاهای شگفت‌انگیز جهان و پرجاذبه‌ نقاط استان کرمانشاه روستای دیدنی هجیج در منطقه اورامانات است که همواره گردشگران را مسحور زیبایی‌های خود می‌کند.

اگر چه اسناد معتبری در مورد تاریخ روستای هجیج در دست نیست، اما وجود امامزاده عبیدالله (ع) فرزند امام موسی کاظم (ع) است که اهالی منطقه از آن به نام کوسه هجیج  یاد می‌کنند، نشان می‌دهد این روستا سابقه تاریخی دیرینه‌ای دارد و قدمت آن به بیش از ۵۰۰ سال می رسد.

از دیگر جاذبه‌های روستای هجیج بناهای خانقاه، چله‌خانه و عبادتگاه کوسه است، این بنا از سنگ است و داخل آن با گل اندود شده است، در داخل این عبادتگاه ستون‏های چوبی نیز وجود دارد. خانقاه دراویش قادریه از دیگر بناهای دیدنی روستای هجیج است که در آن به ذکر و سماع می‏پردازند.

یکی از مراسم مهمی که در این روستا برگزار می‌شود مراسم ذکر و سماع دراویش طریقت قادریه است، آنان در ایامی خاص به ذکر و سماع پرداخته و در مراسمی که با دف و هوره برگزار می‌شود با حالت گریه و استغاثه از مرید و مرشد خود مدد می‌جویند.

هجیج به قدمت تمدن کرمانشاهان به خیال انگیزی بهشت

در نزدیکی روستای هجیج چشمه خروشانی وجود دارد که آب آن به رودخانه سیروان می‌ریزد، این چشمه عجیب که به مانند آبشاری از دل کوه بیرون می‌آید به کانی بل (چشمه بل) معروف است. خروشانی این چشمه به گونه‌ای است که در هیچ فصلی از سال آب آن کم نمی شود و متخصصین و محققین آب آن را به عنوان یکی از بهترین آب معدنی‌های دنیا شناخته‌اند.

آبشار زیبای بل، که در نزدیکی روستای هجیج قرار دارد، از جمله آبشارهایی است که آب آن خواص درمانی دارد و از جمله بهترین آبهای معدنی جهان به شمار می رود.

روستای هجیج با مجموعه‌ای از خیابان‌های نیم ‌دایره و ردیف ساختمان‌های یک رو به دره عمیق و رودخانه زیبای سیروان است؛ خانه‌های هجیج همگی از سنگ و اغلب به صورت خشکه چین و پلکانی ساخته شده است. جهت‌گیری ساختمان‌ها به سوی جنوب است تا از نور خورشید بیشترین بهره برداری به عمل آید.

بارش نزولات جوی مناسب بویژه برف در فصل سرد سال و باران در بهار و پاییز موجب سرسبزی و طراوت روستا و مناظر اطراف آن شده است؛ به دلیل سرمای سخت زمستان، دیوار خانه‌های قدیمی روستا ضخیم، با در و پنجره‌هایی کوچک است و سقف این خانه‌ها که با تیرهای چوبی پوشیده و با کاهگل اندود شده اند، مسطح می باشد. روستای هجیج از شمال غرب و جنوب کوهستان‌های کوه شالان و شاهو محدود است و با اقلیمی معتدل و کوهستانی، در بهار و تابستان آب و هوای مطبوعی دارد و در پاییز و زمستان سرد می باشد.

 مردمان این روستا که به زبان کردی و لهجه هورامی سخن می‏‌گویند، مسلمان و پیرو مذهب اهل تسنن هستند و در تامین همه مایحتاج روزانه خودکفا است به گونه‌ای که از گیوه‌بافی که پایپوش مردمان مناطق کردنشین است گرفته تا لباس‌هایی سنتی بافته شده از پشم و رنگ طبیعت، تا تهیه خوراک و مایحتاج خوردنی و هر آنچه که نیاز زیستن در رفاه باشد که نشان از تلاش، کوشش، ذوق و هنر ریشه در فرهنگ، باور و توانمندی آنان است.

هجیج روستایی است به زیبایی دره های زاگرس، به دل انگیزی ارتفاعات شاهو، به زلالی چشمه ساران هورامان، به قدمت تمدن کرمانشاهان و به خیال انگیزی بهشت.

با توجه به شیوع بیماری کرونا و توصیه ستاد ملی مقابله به کرونا به در خانه ماندن و تاکید بر تعویق سفر به دوران پس از مهار بیماری کرونا اکنون بهترین فرصت برای مطالعه و شناخت بیشتر جاذبه‌های فرهنگی، گردشگری و طبیعی ایران ایجاد شده است. می‌توان با بررسی دقیق، مقصدهای جذاب و جدید گردشگری را برای مسافرت‌های فردی و گروهی در دوران پسا کرونا برنامه‌ریزی کرد.

برچسب‌ها علی اصغر مونسان موزه ملی ایران توسعه روستایی پاوه

منبع: ایرنا

کلیدواژه: علی اصغر مونسان موزه ملی ایران توسعه روستایی علی اصغر مونسان موزه ملی ایران توسعه روستایی پاوه اخبار کنکور روستای هجیج خانه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۲۰۳۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیین گاوکشان 

چاقویش را می‌گیرد سمت آفتاب. می‌خواهد مطمئن بشود که تیز است. تیغه چاقو، برق می‌زند. مثل برقی که در چشم اهالی روستاست. بعد چاقو را می‌کشد به گردن حیوان و خون فواره می‌زند. طناب‌های کفنی می‌گذارند حیوان دست و پایی بزند. جوی خون روی خاک خشک راه می‌افتد و اهالی صلوات می‌فرستند... حالا آن‌ها خاطرشان جمع است که امسال هم کشت و کار خوبی خواهندداشت و قنات روستا پر آب خواهد بود و آسمان خشکی نخواهد کرد. از ایران کهن تا همین امروز، سنت قربانی کردن گاو در «اسفنجان»، سنت برکت‌خواهی است.

سفر به اسفنجان 

روستای سرسبز و زیبای اسفنجان شهرستان اسکو استان آذربایجان شرقی، نامی آشنا برای گردشگران و توریست‌هایی است که همه ساله از شهرها و استان‌های همجوار برای تماشای یک آیین و سنت چندین ساله خود را به این روستا می‌رسانند. برای رفتن به روستای اسفنجان مبدأ حرکتمان تبریز است، بار و بنه سفر را بسته و دل به جاده می‌زنیم، حالا که بر بال قلم و کاغذ راهی روستای اسفنجان می‌شویم تا رسیدن به روستای بکر و زیبای اسفنجان ۶۵ کیلومتر راه در پیش داریم. بعد از طی ۳۶ کیلومتر به شهرستان اسکو می‌رسیم، تابلوهای نصب شده در ورودی و خروجی اسکو مسیر جاده اسفنجان را به ما نشان می‌دهد و بقیه مسیر نیز تا روستای اسفنجان ۲۰ دقیقه‌ای طول می‌کشد تا در میان انبوه متراکم درختان گردو، سیب، زردآلو و بادام به اسفنجان برسیم. این روستای تاریخی رسمی دیرینه دارد که همه ساله اهالی روستا با مشارکت در آن به ادای نذر خود می‌پردازند.

قربانی در اردیبهشت

فروردین‌ماه که به پایان می‌رسد و رقص شکوفه‌های اردیبهشتی دامن دشت و طبیعت را مسحور زیبایی خود می‌کند، مردمان این دیار نیز در سی و ششمین روز بهار که اولین هفته اردیبهشت ماه می‌شود، طبق رسم چندین ساله پدران و نیاکان خود با قربانی کردن گاو و ادای نذر سالی پر از برکت و حاصلخیزی را برای مردمان روستا طلب می‌کنند. ذبح گاو دراندیشه مردم پاک سرشت و پاک نهاد این روستا برای شکرگزاری و دوری از هر نوع حوادث و بلایای طبیعی و درخواست برای بارش باران و نزول رحمت واسعه الهی است.

چنان که مردم محلی می‌گویند رسم قربانی کردن گاو از همان قدیم الایام مرسوم بوده است و در پنجشنبه‌ای که به سی و ششمین روز بهار می‌رسد، ادای نذر قربانی کردن گاو با مراسم و تشریفات خاصی صورت می‌گیرد و مهم‌ترین کاری که اهالی روستای اسفنجان بعد از ذبح گاو قربانی انجام می‌دهند این است که حتماً باید از گوشت گاو، کوفته درست کرده و میل کنند. قربانی کردن گاو ریشه در باورهایی دارد که از اعتقادات دینی اهالی این روستا سرچشمه می‌گیرد. مردم روستا معتقدند حالا که خورشید بهاری بعد از یک زمستان سرد و سوزناک دامنه‌های سهند بر دشت و دامن طبیعت روستا سلامی دوباره می‌کند و با گرمی روحبخش خود طراوت و تازگی را به روستا هدیه می‌دهد ما نیز با قربانی کردن گاو شکرگزاری کرده و رفع بلایا و حاصلخیزی مزارع کشاورزی را از خدای مهربان طلب کنیم.

این رسم آن چنان در این روستا ریشه‌دار است که بسیاری از افراد و گردشگران برای خوردن کوفته خود را به این روستا می‌رسانند تا هم شاهد دیدن این مراسم سنتی باشند و هم کوفته دستپخت بانوان مهربان و خونگرم روستای اسفنجان را نوش جان کنند.

در کنار قنات

مراسم قربانی کردن گاو از صبح روز پنجشنبه بعد از ادای نماز صبح شروع می‌شود. یک یا دو روز قبل گاو مورد نظر توسط نذورات که توسط اهالی روستا جمع‌آوری شده خریداری می‌شود. بزرگان و ریش سفیدان روستای اسفنجان گاو مورد نظر را با ذکر سلام و صلوات و خواندن دعای توسل و ذکر در کوچه‌ها و محلات روستا می‌گردانند، طبق این رسم و رسوم تعدادی از جوانان روستا از قبل انتخاب می‌شوند تا اگر اهالی نذری داشته باشند در هنگام گرداندن گاو در محله‌های روستا آن‌ها را جمع‌آوری کنند. هنگامی که عطر و بوی اسپند و صدای صلوات در کوچه‌های روستا می‌پیچد هر لحظه بر تعداد شرکت‌کنندگان در این مراسم افزوده می‌شود. زنان و مردان یکی یکی از خانه‌ها بیرون آمده و گاو قربانی را همراهی کرده و دعا می‌خوانند و ذکر می‌گویند. آن‌ها معتقدند قربانی کردن گاو در اوایل اردیبهشت سبب کاهش بلایای طبیعی، مهار بادهای سیاه و هر نوع آسیب و گزند از روستا شده و سبب افزایش رزق و روزی و بارندگی و سرسبزی می‌شود.

گرداندن گاو در روستا تا ظهر طول می‌کشد، ریش سفیدان قصه کهن این رسم و رسوم را برای گردشگران تعریف می‌کنند و از پویایی این مراسم و مشارکت اهالی روستا و اینکه بسیاری از آن‌ها در این روز حاجت روا می‌شوند، سخن می‌گویند. در یک سوی دیگر روستا تعدادی از جوانان در کنار قنات پرآب در انتظار رسیدن گاو قربانی بر سر قنات هستند. اهالی روستا بعد از گرداندن گاو قربانی در روستا و جمع کردن نذورات مردمی آن را به سوی قنات پرآب روستا می‌برند تا گاو از آب قنات نوشیده و سیراب شود. به باور اهالی روستای اسفنجان گاو قربانی زمانی که از آب قنات می‌نوشد تا سیراب شود خداوند به حرمت این قربانی شادی، طراوت و حیات مجدد را به طبیعت و زندگی روستایی می‌بخشد و آن‌ها از خوان نعمت الهی بهره‌مند می‌شوند، به همین علت اهالی روستا تا وقتی که گاو به طور کامل از آب قنات سیر نشده باشد منتظر او می‌مانند.

خون در جوی

بعد از اینکه گاو از آب قنات سیراب شد اهالی روستا آن را به سوی زیارتگاه روستای اسفنجان که به« پیرسنگ» مشهور است می‌برند. این زیارتگاه در ضلع جنوب شرقی روستا واقع شده است. جوانان و ریش سفیدان روستا با مشارکت همدیگر گاو قربانی را سه دفعه به دور زیارتگاه پیرسنگ می‌گردانند و صلوات می‌فرستند. هر کدام از اهالی روستا به ذکر و راز و نیاز پرداخته و حاجت‌های خود را از خداوند طلب می‌کنند. بعد از زیارت مقبره «پیر سنگ» اهالی گاو قربانی را به طرف کوه« قربانگاه» که در زبان محلی به « قوربان داغی» مشهوراست می‌برند. این کوه در دو کیلومتری زیارتگاه « پیرسنگ» قرار دارد. طی زمانی که گاو قربانی به کوه «قربانگاه» می‌رود تعدادی از جوانان در محل « قربانگاه» جوی آبی حفر می‌کنند تا خون قربانی بعد از ذبح شدن در این جوی جریان پیدا کند. حالا قربانی به کوه «قربانگاه» رسیده است و قصاب به کمک جوانان می‌خواهد قربانی را ذبح کند. حالا روحانی روستا آیاتی از قرآن کریم و دعاهایی برای قبولی نذر اهالی روستا می‌خواند و همگی باهم دعا می‌کنند. اهالی روستای اسفنجان از خداوند می‌خواهند سالی پربرکت، پر از رزق و روزی و سالی به دور از خشکسالی داشته باشند.آن‌ها باران رحمت الهی را طلب می‌کنند تا جان و دل خود را زیر باران رحمت الهی شست‌وشو دهند و خداوند را به خاطر ارزانی کردن نعمت‌هایش شاکر و سپاسگزار باشند. حالا قربانی ذبح می‌شود و خونش آرام آرام در بستر جویی که جوانان ایجاد کرده‌اند، جاری می‌شود. بعد از ذبح گوشت قربانی در بین اهالی روستای اسفنجان و روستاهای همجوار تقسیم می‌شود و اهالی روستا طبق رسمی دیرینه‌ای که دارند از گوشت قربانی برای شام خود کوفته درست کرده و میل می‌کنند.

افسانه اسفنجان

آیین کهن قربانی کردن گاو در اسفنجان، افسانه‌ای هم دارد؛ افسانه‌ای که در میان اهالی، سینه به سینه نقل شده است.

می‌گویند در زمان‌های قدیم، جنگی میان اهالی اسفنجان و شماری از بیگانگان رخ می‌دهد. در این جنگ، شماری از مهاجمان کشته می‌شوند و شماری زخمی. زخمی‌ها در بیرون روستا افتاده بودند اما پیر روستا ممنوع کرده بود که کسی از اهالی به کمک زخمی‌ها برود. آن‌ها به تاوان تهاجمشان، باید زجر کشیده و مرگ را بپذیرند. در این میان، دختری مهربان از اهالی اسفنجان، تصمیم می‌گیرد به کمک زخمی‌ها برود. او با وجود آنکه می‌داند پیر روستا، این کار را منع کرده مخفیانه به کمک زخمی‌ها می‌رود. او برایشان آب می‌برد و زخم‌هایشان را می‌بندد. کار رسیدگی به زخمی‌ها چند روزی طول می‌کشد و برادران دختر، به رفتار خواهرشان شک می‌کنند و تصمیم می‌گیرند او را تعقیب کنند. صبح فردا برادرها، مخفیانه خواهرشان را زیر نظر می‌گیرند و وقتی می‌بینند او از روستا بیرون رفته و خود را به محل جنگ، جایی که زخمی‌ها آن‌جا افتاده‌اند، رسانده، می‌فهمند که خواهرشان، حرف پیر را زیر پا گذاشته است. آن‌ها این کار خواهرشان را خیانت می‌دانند و تصمیم می‌گیرند او را بکشند.

از آن طرف، خواهر در حال رسیدگی به زخمی‌هاست که صدای برادرانش را می‌شنود و می‌فهمد که آن‌ها به کار او پی برده‌اند و می‌خواهند به تاوان این سرکشی، او را بکشند. دختر به طرف کوه فرار می‌کند و برادرانش در پی او می‌دوند. دختر می‌خواهد بگوید «یا هو پناهم بده»، اما به اشتباه می‌گوید «یا کوه پناهم بده» و کوه دهان باز می‌کند و دختر را در خودش می‌گیرد. دختر به درون زمین فرار می‌کند اما موهایش از زمین بیرون می‌مانند.  برادران سر می‌رسند و می‌فهمند که خواهرشان در زمین پناه گرفته است؛ آن‌ها هر چه می‌کوشند نمی‌توانند با کشیدن موها، خواهرشان را از زمین بیرون بیاورند. شب می‌شود و برادران به روستا برمی‌گردند و آماده می‌شوند تا فردا با بیل و کلنگ برگردند و خواهرشان را از دل زمین بیرون بیاورند.

شب، آسمان طوفانی می‌شود. بادی سهمگین برمی‌خیزد و نزدیک است که باغ‌ها و خانه‌های مردم اسفنجان را خراب کند. طوفان چندین و چند شبانه‌روز به طول می‌انجامد. برادران دختر می‌فهمند که در حق خواهرشان، نامهربانی کرده‌اند. آن‌ها از کارشان پشیمان می‌شوند اما طوفان همچنان ادامه دارد. یکی از همان شب‌ها پیرزنی در روستا دختر را در خواب می‌بیند. دختر می‌گوید: مادرم زمین امر کرده که اگر می‌خواهید طوفان آرام بگیرد، باید گاوی را در نزدیکی جایی که من در زمین فرو رفته‌ام قربانی کنید. سپس جویی بکنید تا خون گاو در این جوی جاری بشود و به موهایم برسد و موهایم را رنگ کند. فقط در این صورت است که باد آرام خواهد گرفت.  اهالی اسفنجان، فردا صبح، گاوی را انتخاب می‌کنند و او را با عزت و احترام به نزدیکی همان‌جایی می‌آورند که موهای دختر بیرون است. آن‌ها گاو را قربانی می‌کنند و جویی می‌کنند تا خون گاو به موهای دختر برسد و موهایش را رنگ کند. موهای دختر که رنگ خون می‌گیرد، طوفان فروکش می‌کند.

اهالی اسفنجان، از آن موقع، هر سال در موعدی که دختر در دل زمین پناه گرفته، گاوی را قربانی کرده و خونش را در جوی جاری می‌کنند؛ این موعد، در سی و ششمین روز بهار است؛ زمانی که بادی گرم می‌وزد که در سرتاسر منطقه، به باد اسفنجان معروف است.
 

معصومه درخشان

دیگر خبرها

  • روستایی که سهم لک‌لک‌ها شد
  • میراث فرهنگی اجازه انتقال آب از روستای تاریخی گیسک را نمی‌دهد
  • یک روز ناب در دل طبیعت بکر در چند کیلومتری تهران
  • روستایی که سهم لک لک ها شد | لک لک هایی که روستاییان را مجبور به خانه سازی کردند
  • این لک لک ها اهالی را مجبور به خانه سازی می کنند
  • مطالبات مردم روستاهای آبپخش پیگیری می‌شود
  • جاده پُر دست انداز یکی از روستا‌های فومن
  • آیین گاوکشان 
  • تأمین آب آشامیدنی روستای کهن دژ در بخش ناغان
  • تامین آب آشامیدنی روستای کهن دژ